قیمت ترجمه فارسی به انگلیسی
پلن های ترجمه برای 250 کلمه (1 صفحه استاندارد)، برای مشاهده تخفیف ها به صفحه قیمت ترجمه بروید.
607,000 ریال
تایپ در فایل Word
سطح بالا کیفیت خوب و مترجم باسابقه
ضمانت 5 روز بعد از تحویل فایل امکان اعتراض مشتری وجود دارد.
250 کلمه
1,237,500 ریال
تایپ در فایل Word
حرفه ای بهترین کیفیت ترجمه
تخصصی 100% تخصصی
ضمانت 10 روز بعد از تحویل فایل امکان اعتراض مشتری وجود دارد.
250 کلمه
تاریخچه زبان فارسی
فارسی یک زبان ایرانی متعلق به شاخه ی هند و ایرانی از خانواده ی زبانهای هند و اروپایی است. به طور کلی، زبانهای ایرانی با سه دوره شناخته میشوند که معمولا به نام دوره ی باستان، میانی و جدید(مدرن) منتسب هستند..این دوره ها مرتبط با سه دوران در تاریخ ایران هستند؛ دورهی کهن زمان قبل از هخامنشیان، دوران هخامنشیان و زمان بعد از هخامنشیان(که از 300 تا 400 قبل از میلاد) است, دوران میانی که دورهی بعدی است موثق ترین دوران ساسانی است و زمان پس از دورهی ساسانی، و دوران جدید دورهی بعد از آن تا امروز.
بر اساس اسناد موجود، زبان فارسی تنها زبان ایرانی است که روابط واج شناسی نزدیک بین تمام سه دورهی آن برقرار است به طوری که فارسی جدید، میانی و باستانی بیانگر یک زبان که همان زبان فارسی است، می باشد یعنی فارسی جدید ریشه در فارسی میانی و فارسی باستانی دارد.
تاریخ شناخته شدهی زبان فارسی میتواند به سه دورهی مجزایی که در ادامه ذکر میشود تقسیم شود:
فارسی باستان
فارسی باستان از نیاکان ایرانی، به عنوان مثال از ایرانیان فلات جنوب غربی تکامل پیدا کرده است. اولین نمونههای زبان با تاریخ مشخص،کتیبهی بیستون داریوش اول هخامنشی است. اگرچه ظاهرا متون قدیمیتری هم وجود دارد(مانند کتیبهی مقبرهی کوروش دوم در پاسارگاد)، اما اینها در واقع نمونههای جدیدتر این زبان هستند. فارسی باستان با خط میخی باستانی نوشته میشد، دست خطی منحصر به آن زبان و عموما به عنوان اختراع حکومت داریوش اول در نظر گرفته می شود.
بعد از زبان آرامی، یا شکل هخامنشی آن که به عنوان زبان آرامی پادشاهی شناخته میشود، فارسی باستان رایجترین زبان موید دورهی هخامنشی است.در حالی که نمونههای فارسی باستان هر جایی که هخامنشیان فرمانروایی کردهاند یافت شده است، این زبان در درجه ی اول در کتیبههای غرب ایران، به ویژه در پارسا "پرشیا" در جنوبغرب- سرزمین قبایلی که هخامنشیان(و بعدها ساسانیان) اهل آنجا بودهاند- مورد تایید بوده است.
در مقابل فارسی جدید، فارسی نوشته شدهی باستان یک دستور زبان صرفی گسترده داشت با هشت حالت، که هر صرف هم شامل جنسیت(مردانه، زنانه، خنثی) و هم تعداد(مفرد، مثنی و جمع) بوده است.
فارسی میانه
ترکیب پیچیده و صرف کلمات فارسی باستان منجر به تغییر ساختار به فارسی میانه شد که در آن اعداد دوگانه ناپدید شدند و تنها مقرد و جمع باقی ماند، همانگونه که در مورد جنسیت نیز این اتفاق روی داد. فارسی میانه ساختار اضافه را ایجاد کرد و از " ī" برای نشان دادن روابط بین برخی ازکلمات که بواسطه ساده سازی پیشین سیستم دستور زبان حذف شده بودند استفاده کرد.
هر چند "دوره میانه" زبان ایرانیان بطور رسمی با سقوط سلسله هخامنشیان آغاز می شود، عبور از فارسی باستان به فارسی میانه احتمالا پیش از آن و قبل از قرن چهارم صورت گرفته است. با این وجود فارسی میانه عملا تا 600 سال بعدتر و زمانی که در دست نوشته های عصر ساسانی (651-241) پدیدار می شود مورد تایید فرار نگرفته است. بنابراین هیچ شکلی از این زبان را قبل از این تاریخ و با هیچ درجه ای از قطعیت نمی توان شرح داد. علاوه بر این فارسی میانه به عنوان یک زبان ادبی تا خیلی بعدتر از آن و تا قرون ششم و هفتم نیز مورد تایید قرار نگرفته است . از قرن هشتم به بعد بوده است که فارسی میانه به تدریج شروع به تبدیل شدن به فارسی نو نموده است و فارسی میانه تنها در متون آیین زرتشت باقی مانده است.
نام محلی فارسی میانه پارسیگ یا پارسیک بود که برگرفته از نام قومی در جنوب غربی ایران بود و به معنی "اهل پارس" یا پارسی ایران باستان و فارسی ایران نو بود. این منشا نام فارسی است که امروزه بر فارسی نو اشاره دارد. به دنبال سقوط دولت ساسانی پارسیک بطور خاص در مورد فارسی (خواه میانه یا نو) که با خط عربی نوشته می شد به کار رفت. از حدود قرن نهم به بعد و زمانی که فارسی میانه در آستانه تبدیل شدن به فارسی نو قرار داشت، شکل قدیمی تر آن به اشتباه پهلوی نامیده شد که در حقیقت یکی از سیستم های نوشتاری برای ترجمه هم فارسی میانه و هم دیگر زبان های ایرانیان عصر میانه بود. این سیستم نوشتاری قبلا توسط ساسانیان (که فارسی یا از جنوب غربی بودند) از اشکانیان که پارتی (یعنی از شمال شزقی ایران) بودند اقتباس شده بود. در حالی که روززبه (عبدالله بن مقفع، قرن هشتم) هنوز بین پهلوی ( یعنی پارتی ) و فارسی ( در متون عربی الفارسی) ، یعنی فارسی میانه تمایز قائل بود، این تمایز در تفاسیر عربی که بعد از آن تاریخ نوشته شده است آشکار نیست.
گرنوت ویندفوهر فارسی نو را تکامل یافته فارسی باستان و فارسی میانه می داند او همچنین اذعان می کند که هیچ یک از لهجه های فارسی میانه جد فارسی نو نیست. پروفسور لودویگ پائول می گوید: " زبان شاهنامه را باید مرحله ای از توسعه تاریخی از فارسی میانه به فارسی نو دانست"
فارسی نوین
از شاهنامه ی فردوسی
پیشینه ی فارسی نوین به بیش از 1000 تا 1200 سال پیش بر می گردد. تحول این زبان در آخرین دوره اش اغلب به سه مرحله ی اولیه، کلاسیک و معاصر تقسیم می شود. به واقع، سخن گویان به این زبان (کسانی که به صورت مادرزادی به این زبان سخن می گویند) می توانند متون اولیه ی فارسی را با کمترین تعدیل و تصفیه ی ممکن بفهمند چرا که ریختشناسی و ،به میزان کمتری، واژگان این زبان در طول این بازه ی هزارساله نسبتا ثابت مانده اند.
فارسی نوین اولیه
فارسی نوین از قرن هشتم (میلادی) به عنوان یک زبان ادبی مستقل تحول(توسعه) یافت. در قرن نهم به رغم مخالفت خلیفه ی بغداد ، بازسازی زندگی ملی ایرانی آغاز شد و ایرانیان رنسانسی را در قلمرو ادبیات پایه گذاری کردند. فارسی نوین در بلخ و از دلِ فرم گفتاریِ درباریِ زبانِ فارسیِ میانه ی ساسانیان، یا دری، زاده شد. مهد رنسانس ادبی فارسی در شرق ایران بزرگ، یعنی خراسان بزرگ، منطقه ی ماوراءالنهر و مناطق نزدیک به آمودریا بود.
زبان گفتاری جدید، که اینک از فارسی میانه به فارسی نوین تبدیل شده بود، در سه دوره ی طاهریان ( 820-872 )، صفاریان(860 - 903) و سامانیان (874 - 999) به صورت گفتار کاملاً مسلط درآمده بود و دیگر تنها می توانست در گستره و میزان قدرت بیان تحول یابد.
از عباس مروی به عنوان نخستین خنیاگری (شاعری) یاد شده است که در زبان فارسی جدید سرودهای ساده به نظم کشید و پس از او اشعار حنظله بادغیسی از مشهورترین اشعار متداول در میان فارسی زبانان آن زمان بود.
نخستین اشعار زبان فارسی، یعنی زبانی که دری نامیده می شد، در خراسان پدیدار شد. نخستین شاعر شاخص فارسی زبان رودکی بود که در قرن دهم و در عصر قدرتمندی سامانیان زندگی می کرد. با وجود این که اشعار کمی از او به جا مانده است اما شهرت او به عنوان یک شاعر درباری و یک خواننده و موسیقیدان چیره دست ماندگار شده است. حکایات به نظم کشیده شده ی کلیله و دمنه توسط او هم جزو آثار از میان رفته اش محسوب می گردند.
این زبان از قرن یازدهم از لحاظ جغرافیایی گسترده تر شد و این عاملی بود که از طریق آن ترک های آسیای میانه با اسلام و فرهنگ شهرنشینی آشنا شدند. فارسی نوین به صورت گسترده ای به عنوان زبان بین المللی فرامنطقه ای مورد کاربرد قرار می گرفت، وظیفه ای که به دلیل ساختار ریخت شناسانه ی(مورفولوژیک) ساده ی آن برای این زبان مناسب می نمود و این وضعیت حداقل تا قرن نوزدهم ادامه یافت. در اواخر قرون وسطی، زبان های ادبی اسلامی جدید با مدل ایرانی مثل زبان های عثمانیایی، جغتایی و اردو پا به عرصه گذاشتند که از آن ها به عنوان "زبان های خواهر ساختاری" فارسی یاد می شود.